مسعود کاویانی؛ علی شیرخانی؛ مقصود رنجبر
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 25 دی 1402
چکیده
مردم سالاری دینی از مهمترین دغدغههای امروزین جامعه فرهیختگانی است. این نظریه از انقلاب مشروطه در ادبیات سیاسی ایران جلوه گر، و پس از انقلاب اسلامی به عنوان پاسخ به پرسش از مشروعیت این نظام تثبیت شد.(پیشینه). ...
بیشتر
مردم سالاری دینی از مهمترین دغدغههای امروزین جامعه فرهیختگانی است. این نظریه از انقلاب مشروطه در ادبیات سیاسی ایران جلوه گر، و پس از انقلاب اسلامی به عنوان پاسخ به پرسش از مشروعیت این نظام تثبیت شد.(پیشینه). با این حال این نظریه همواره مورد مناقشه بوده است؛ عده ای با تمسک به مولفه های لیبرال دموکراسی، آن را فاقد معیارهای مردم سالار و برخی نیز با توجه به مولفه هایی از قبیل مشارکت، رضایت مردم و تقسیم قوا آن را بهترین الگوی مردم سالاری می دانند(مساله). شهید مطهری از جمله متفکران نوگرا و معرفت اندیشی است که درباره مردم سالاری دینی نظریه پردازی کرده است. از آنجا که وی مهمترین نظریه پرداز انقلاب به شمار میآید، شایسته است نظریهی این متفکر واکاوی شود.مقاله حاضر با روش تحلیلی انتقادی مبتنی بر هرمنوتیک مولف محور قصدگرای اسکینر در صدد نقد و بررسی این نظریه است(روش)؛ و به طور مشخص در پی آن است که این نظریه مبتنی بر چه اصولی است و چه نقدی برآن وارد است؟(سوال). این نظریه، مردم سالاری را به مثابه روش قلمداد کرده و با تاکید بر امکان مردم سالاری دینی، شان نظارتی برای ولی فقیه قائل است(فرضیه). یافته ها حاکی از آن است که بر اساس نظریه شهید مطهری دو موضوع آزادی و نقش مردم در حکومت از اهمیت بالایی برخوردار است اما جایگاه و عملکرد ولی فقیه به عنوان یکی از ارکان مردم سالاری دینی دارای ابهام است(یافته).